خاندوزی: سفتهبازان را رها و وارد کنندگان واقعی ارز را تحت فشار قرار دادهایم
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۵۳۸۲۰
آفتابنیوز :
احسان خاندوزی در همایش علمی – پژوهشی اقتصاد پنهان اظهار کرد: آن چیزی که فعالان اقتصادی را در هر سطحی به سمت اقتصاد پنهان و غیرشفاف سوق میدهد به وجود آمدن شرایطی است که کار شفاف، اصولی و بر مبنای اهداف کلان کشور را دشوار میکند. وقتی ما به شکلی سیاست گذاری میکنیم که این نظام انگیزشی برای افراد مختلف تغییر میکند باید آماده آن باشیم که اقتصاد پنهان در سطوح مختلف خود را نشان دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در واقع ما برای مقابله با اقتصاد پنهان باید در دو سطح مهم اقدامات اجرایی و سیاست گذاری را پیگیری کنیم به شکلی که حرکت به سمت اقتصاد پنهان و غیرشفاف به امری پرهزینه، سخت و نادر تبدیل شود در واقع نمیتوان انتظار داشت که روزی در یک کشور اعلام شود که چیزی به نام اقتصاد پنهان وجود ندارد اما در صورت یک کار اصولی میتوان این موضوع را به یک استثنای بسیار کمتکرار تبدیل کرد.
وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به مشکلاتی که در تمام سالهای گذشته برای فعالان اقتصادی که قصد کار شفاف دارند به وجود آمده اظهار کرد: در واقع در چنین ساختاری فرار مالیاتی شاید کوچکترین موضوع باشد. وقتی که ما میبینیم یک تولید کننده داخلی مجبور میشود متحمل فشارهای بسیار زیادی شود بعضا چند ماه یا چند سال در صف دریافت مجوز قرار بگیرد و این در حالی است که ما دیگر فعالیتها را عملا رها کردهایم.
خاندوزی ادامه داد: یکی از صحبتهای ما این است که وارد کنندگان رسمی دلار و دیگر ارزهای خارجی یا طلا نباید هیچ هزینهای را متحمل شوند و تنها با یک اظهارنامه بدون پرداخت هیچ حق گمرکی مالیات یا هزینه دیگر وارد کشور شوند. این اتفاق نه تنها تا پیش از این پیگیری نشده که حتی ما شاهد آن بودیم که دلالان ارز و سفتهبازان در بازارهایی مانند زمین و مسکن بدون کمترین نظارتی کار خود را انجام میدهند اما فعالان اقتصادی که به دنبال عملکرد شفاف هستند نمیتوانند به راحتی کار خود را پیگیری کنند.
وی با اشاره به تجربه موفق حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در دولت سیزدهم توضیح داد: دولت قبل میداند که این اصلاح میتواند به تغییر در برخی قیمتها منجر شود و به همین دلیل زیربار آن نرفت ما نیز این موضوع را رصد کرده بودیم اما به اصلاحات اقتصادی و حرکت به سمت شفافیت اولویت دادیم. آمارها نشان میدهد که تا پانزدهم آذرماه امسال در قیاس با مدت مشابه سال قبل واردات کالاهایی که این ارز را دریافت میکردند به شدت کاهش یافته اما آیا مردم کمتر مصرف کردهاند یا در بازار عرضه کم شده تنها اتفاقی که رخ داده بازگشت شفافیت و کنار گذاشتن رانت است.
وزیر امور اقتصادی و دارایی ادامه داد: تا نیمه آذرماه امسال واردات روغن آفتابگردان ۴۰ درصد، گندم ۲۸ درصد، کنجاله ۶۰ درصد، ذرت ۱۶ درصد و روغن پالم ۱۰ درصد کاهش یافته است. این نشان میدهد که حرکت به سمت شفافیت تا چه میزان میتواند آمارهای غیرواقعی و رانت را کاهش دهد. دولت سیزدهم تلاش میکند با همکاری سایر نهادها این اقدامات را با قدرت ادامه دهد.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: آفتاب
کلیدواژه: احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی بازار ارز فعالان اقتصادی اقتصاد پنهان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۵۳۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت جمعگرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
عصر ایران - دولت جمعگرا (collectivist state) به دولتی گفته میشود که سراسر زندگی اقتصادی را تحت کنترل خود درمیآورد. نمونۀ اعلای چنین دولتی، در کشورهای کمونیستی شکل گرفت. یعنی در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی.
مداخلۀ دولت جمعگرا در حیات اقتصادی جامعه، بسیار فراتر از مداخلات دولتهای توسعهگرا و سوسیال دموکراتیک میرود. این دو دولت اخیر، با هدف راهنمایی یا پشتیبانی کلی از اقتصاد خصوصی در زندگی اقتصادی مداخله میکنند. اما دولت جمعگرا در واقع اقتصاد را ملک طلق خودش میداند.
در شوروی و اروپای شرقی، دولتهای جمعگرا میکوشیدند سرمایهگذاری خصوصی را کلاً از بین ببرند و به جای آن، اقتصادهایی با برنامهریزی مرکزی، همراه با مدیریت شبکۀ وزارتخانههای اقتصادی و کمیتههای برنامهریزی برپا کنند.
بنابراین آنچه "اقتصاد دستوری" خوانده میشود، از راه سیستم برنامهریزی "مستقیم" سازمان یافته بود که در نهایت بالاترین ارگانهای حزب کمونیست آن را کنترل میکردند.
توجیه "جمعی کردن" دولت (یا لغو مالکیت خصوصی به سود نظام مالکیت اشتراکی یا عمومی)، از گرایش بنیادی سوسیالیسم به ارجحیت دادن مالکیت عمومی بر مالکیت خصوصی ناشی میشود؛ اما استفاده از دولت برای رسیدن به این هدف، بیش از آنکه ناشی از نوشتههای مارکس و انگلس باشد، محصول تلقی مثبت از "قدرت دولت" است.
مارکس و انگلس "ملی کردن" را رد نکرده بودند. بویژه انگلس معتقد بود که در دورۀ "دیکتاتوری پرولتاریا" کنترل دولت تا کارخانهها، بانکها، ترابری و مانند آنها گسترش مییابد. با این حال این دو اندیشمند کمونیست تصور میکردند که دولت پرولتری کاملا موقت خواهد بود و همین که اختلاف طبقاتی از بین برود، این دولت نیز رو به فرسایش خواهد گذاشت.
اما دولت جمعگرای شوروی همیشگی و دارای قدرتی فزاینده و بوروکراتیک شد. در زمان حکمرانی استالین، سوسیالیسم به طور کامل با دولتگرایی مترادف شد و پیشرفت سوسیالیسم در گسترش مسئولیتها و اختیارات سازمان و تشکیلات دولتی بازتاب یافت.
دولتگرایی یا statism که در ایران به "اتاتیسم" مشهور شده، یعنی اعتقاد به اینکه دخالت دولت مناسبترین وسیلۀ رفع دشواریهای سیاسی یا پدیدآوردن توسعۀ اقتصادی و اجتماعی است. ایمانی ژرف و شاید تردیدناپذیر به دولت، به منزلۀ سازوکاری که با آن اقدام جمعی را میتوان سازماندهی کرد و به هدفهای مشترک دست یافت. زیربنای این دیدگاه را تشکیل میدهد.
دولت آرمانی اخلاقی، وسیلهای در خدمت ارادۀ عمومی تلقی میشود. دولتگرایی یا استاتیسم کاملا در نقطۀ مقابل آنارشیسم است. در آنارشیسم فرض بر این است که انسانها در غیاب منبع اقتداری به نام دولت نیز میتوانند همکاری جمعی مطلوبی داشته باشند و به زندگی خودشان سامان دهند. اما دولتگرایی مخالف چنین ایدهای است.
دولتگرایی در سیاستهای حکومت که زندگی اقتصادی را تنظیم و کنترل میکند به روشنی دیده میشود. این سیاستها از ملی کردنِ گزینشی و مدیریت اقتصادی (که گاه هدایت خوانده میشود) گرفته تا کورپوراتیسم (در هر دو شکل لیبرالی و فاشیستی) و جمعگرایی به شیوۀ شوروی را در بر میگیرد.
جمعگرایی در واقع حد اعلای دولتگرایی است. در مارکسیسم، چنانکه گفتیم، دولتگرایی ناشی از نگاه مثبت به دولت بود؛ نگاهی که مارکس و انگلس نداشتند. مارکس اصولا دولت را همانند دین و سرمایه، پدیدهای منفی میدانست که نهایتا باید از بین برود. غایت اندیشۀ مارکس، سرشتی آنارشیستی داشت چراکه بیدولتی را تجویز میکرد.
اما مارکسیستهایی که توانستند حکومت تشکیل دهند، نه تنها دولت را از بین نبردند، بلکه دولتهایی فراگیر یا توتالیتر تشکیل دادند که بر همۀ حوزههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه سلطۀ کمنظیری داشت؛ سلطهای که در تاریخ بشر فقط در نازیسم و تا حدی هم کاتولیسیسم عصر قرون وسطی مشاهده شده. بنابراین collectivism یا جمعگرایی در قبال نهاد دولت را میتوان راهی به سوی توتالیتاریسم نیز دانست.
در زندگی شخصی و اجتماعی (و نه در مقام تعیین ماهیت دولت)، جمعگرایی البته در برابر فردگرایی قرار میگیرد و لزوما پدیدهای منفی نیست. یعنی در بسیاری از موارد، جمعگرایی بر فردگرایی ارجحیت پیدا میکند و اصولا زمینهساز همکاری بین افراد است. بنابراین جمعگرایی اگر رقمزنندۀ ماهیت و کیفیت دولت نباشد، پدیدهای مذموم نیست.
دولتهای جمعگرا اگرچه مارکسیست بودند ولی برخلاف نظر مارکس، محصول خوشبینی به نهاد دولت بودند. ضمنا این دولتها برخلاف غایت اندیشۀ مارکس، خودشان را نهادی موقت و نهایتا زائد در زندگی بشر نمیدانستند؛ چراکه اصولا با این فرض تاسیس و فربه شده بودند که بهترین نوع همکاری جمعی انسانها تحت کنترل و هدایت دولت امکانپذیر است.
با چنین نگاهی به نهاد دولت، دلیلی برای اعتقاد به اضمحلال و انحلال نهاد دولت به عنوان نشانۀ سعادت و آزادی انسان وجود ندارد و دولت نه تنها شر ضروری نیست، بلکه خیر ضروری است.
کانال عصر ایران در تلگرام